ه سمت کلایمر می روید، دکمه Up را می زنید و منتظر می مانید. و تو صبر کن و ... شما صبر کنید.
واقعاً دلیل خوبی وجود دارد که کلایمر مرتباً از شما دور می شود. و این یک بازپرداخت کارمایی نیست که هرگز قیچی هرس همسایه خود را برنگردانید. با هر فشار یک دکمه، کلایمرهای خود را با چالش محاسباتی همراه کرده ایم. سیستم کلایمر باید تصمیم بگیرد که چه ماشینی و چه زمانی برای شما بفرستد. باید انتخاب کند که از طبقه پنجم بالا برود یا نه تا آن افراد را در طبقه هفتم جمع کند قبل از اینکه برای پاسخ به تماس شما به لابی بیاید. باید در نظر گرفت که چه کسی بیشتر منتظر بوده است و کدام یک از مسیرهای بسیار کارآمدترین و کم دردسرترین برای همه است. ترافیک کلایمر یک رقص پیچیده و ظریف است و وقتی مراحل را دیدید، نمیتوانید کلاه خود را به مهندسانی که همه آن را طراحی میکنند سر نزنید.
مسیریابی کلایمر همیشه آنقدر پیچیده نبود. اولین کلایمرهای الکتریکی توسط اپراتورهای انسانی کنترل می شدند. متصدی که در داخل ایستاده بود، کلایمر را با یک دریچه گاز بالا و پایین می راند و هر جا که او یا یک اعزام کننده مسافری منتظر را می دید، می ایستد. اما ثابت شد که انسان ها دست و پا چلفتی، گران قیمت و مستعد حملات هستند. در دهه 1950 سوئیچ های الکتریکی قدرت را به دست گرفتند.
دیوار، آهن، وسایل، در، فلز، سخت افزار خانگی، دستگیره، دستگیره در، درب منزل، لوازم جانبی سخت افزار،
1926 نصب کلایمر Otis; دو تا هنوز در شهر نیویورک در خیابان پنجم 1212 فعال هستند.
ویکیمدیا کامانز
برای اینکه کلایمرها خودشان را هدایت کنند، مهندسان باید قوانینی را برای زمان رفتن به کجا مشخص می کردند. ساده ترین روش این بود که کلایمرها در فواصل زمانی برنامه ریزی شده بین طبقات از پیش تعریف شده رفت و آمد کنند. مثل سوار شدن به اتوبوس بود. شما منتظر ماشین 3:10 تا طبقه 10 بودید و سپس راه خود را از آنجا پیدا کردید. این البته به شدت ناکارآمد بود. در زمانهای شلوغ روز، کابینهای کلایمر وقت همه را برای نشستن در یک طبقه تا زمان حرکت برنامهریزی شده تلف میکردند. در ساعات کم بار سفرهای خالی بیهوده انجام می دادند.
وقتی آن دکمه را فشار می دهید خیلی اتفاق می افتد.
آگهی - ادامه مطلب را در زیر بخوانید
در سال 1965، مهندسان کلایمر مدلی را که همه ما می شناسیم و دوستش داریم و گاهی از آن متنفریم استقرار دادند: مسافران دکمه ها را فشار می دهند تا کلایمر را فراخوانی کنند و کلایمرها به این درخواست ها پاسخ می دهند. اما اینجا مشکل می شود. با انباشته شدن درخواستها از بخشهای مختلف ساختمان، کلایمر چگونه تصمیم میگیرد کجا برود؟
شاخص درد
سیستم کلایمر کامل چیست؟ آیا به کسی که طولانی ترین مدت منتظرش بوده خدمت می کند؟ یا همیشه به نزدیکترین تماس بروید؟ کجا بین خدمات سریع و کاهش مصرف انرژی مصالحه ایجاد می کند؟
مهندسان کلایمر با همه این سؤالات دست و پنجه نرم می کنند و هیچ یک به آن سادگی که به نظر می رسد نیست. واضح است که یک کلایمر باید سعی کند زمان سفر را کاهش دهد. اما چگونه باید زمان شما را اولویت بندی کند؟ اگر به جای 20 ثانیه یک دقیقه صبر کنید تا یک ماشین بیاید، سه برابر بدتر است یا شاید شش یا حتی نه برابر بدتر؟ حتی ابتدایی ترین این اهداف نیز مشخص نیست.
داستان مرتبط
آینده کلایمرها چند ماشین در هر شفت است
گاهی اوقات، در واقع بهتر است سفر یک مسافر را طولانی تر کنید. دو حالت را تصور کنید، یکی که در آن کلایمر شما 10 ثانیه طول می کشد تا به مقصد برسد و سپس یک دقیقه طول می کشد تا به مقصد برسد، و دیگری که در آن هر قسمت 30 ثانیه طول می کشد. بسیاری از مردم انتظار را به قدری دردناک می دانند که با وجود اینکه 10 ثانیه بعد به مقصد می رسند، گزینه اول را ترجیح می دهند. بر این اساس، برخی از کلایمرها نه برای زمان، بلکه برای یک شاخص درد سفارشی بهینه میشوند، که در آن سیستم کامپیوتری وحشتناک بودن هر نوع تاخیر را میسنجید.
کلایمرها
النی دیمو
آگهی - ادامه مطلب را در زیر بخوانید
مسائل پیچیده تر، محدودیت های زیاد کلایمر است. سرعتش محدودیت های فیزیکی دارد و تنها یک یا دو ثانیه فرصت دارد تا حرکت بعدی خود را انتخاب کند. همچنین نباید کاری را انجام دهد که باعث عصبانیت جدی مسافران شود، مانند دور زدن طبقه مورد نظر شخصی بدون توقف، که فقط درخواست مشت در پانل کنترل است. یک سیستم خوب تمام این اهداف و نگرانی ها را متعادل می کند، حتی زمانی که 10 دقیقه پیش نیاز داشتید در طبقه بالا باشید.
الگوریتم کلایمر
اولین و ساده ترین رویکرد معقول برای اعزام کلایمر هنوز به طرز شگفت آوری رایج است. این الگوریتم که به عنوان "کنترل جمعی" یا به سادگی "الگوریتم کلایمر" شناخته می شود از دو قانون تشکیل شده است:
تا زمانی که شخصی در داخل یا جلوتر از کلایمر است که میخواهد در مسیر فعلی حرکت کند، به سمت آن حرکت کنید.
هنگامی که کلایمر درخواست ها را در جهت فعلی خود تمام کرد، در صورت وجود درخواست در جهت دیگر، جهت را تغییر دهید. در غیر این صورت، توقف کنید و منتظر تماس باشید.
به همین دلیل است که محفظه کلایمر معمولی شما دارای دکمههای تماس برای بالا و پایین است: بنابراین اتومبیلی که از قبل به سمت آسمان حرکت میکند میتواند توقف کند تا هر کسی را که در حال بالا رفتن است جمع کند. این سیاست بیشتر عواملی را که قبلا ذکر شد در نظر نمی گیرد، اما جای بدی برای شروع نیست. پیروی از الگوریتم کلایمر آسان است و از نظر انرژی نسبتاً کارآمد است و همه افراد در یک رفت و برگشت کلایمر دریافت می کنند. (همین الگوریتم هد خواندن و نوشتن را در بسیاری از هارد دیسک ها کنترل می کند.)
صنعت، ساختمان، معماری، فلز، خط، نور روز، کف، فولاد، سقف، کارخانه،
شفت کلایمری که از بالای یک کلایمر با سقف شیشهای در آسمانخراش تازهساختهای، ساختمان لیدن هال، در ۹ سپتامبر ۲۰۱۴ در لندن، انگلستان مشاهده میشود.
گتی ایماژ
آگهی - ادامه مطلب را در زیر بخوانید
ساختمانهای اداری و آپارتمانی کوچک که نیازی به کاهش هر ذره کارایی از کلایمر ندارند، تمایل دارند از این روش ساده استفاده کنند. با این حال، در ساختمان های بزرگتر، کنترل جمعی شروع به ایجاد مشکلات می کند. کلایمر هر بار که از آنجا می گذرد به طبقات میانی سرویس می دهد، اما هرگز در راه رسیدن به طبقه 7 در زیرزمین توقف نمی کند. بنابراین انتظار در بالا و پایین، مناطقی که بیشتر به کلایمر نیاز دارند، می تواند یک مشکل باشد. کابوس.
این محتوا از YouTube وارد شده است. ممکن است بتوانید همان محتوا را در قالب دیگری پیدا کنید، یا ممکن است بتوانید اطلاعات بیشتری را در وب سایت آنها بیابید.
مهمتر از آن، ساختمانهای بزرگ معمولاً دارای کلایمر هستند، نه فقط یک کلایمر. اگر هر کدام از الگوریتم کلایمر پیروی کنند، در زیر ترافیک سنگین، کلایمرها شروع به جهش چند طبقه در یک زمان می کنند. و آنها در وسط ساختمان جمع میشوند و به طور بالقوه حتی دوبار به همان تماسها پاسخ میدهند.
آگهی - ادامه مطلب را در زیر بخوانید
برای مدیریت این تنظیمات بزرگتر، مهندسان ترفندهایی را توسعه دادند. صحبت کردن کلایمرها با یکدیگر بسیار کارساز است. اگر Car 1 به سمت بالا باشد، Car 2 می تواند به جای درخواست لابی رسیدگی کند. علاوه بر این، کلایمرها را می توان به دسته های خاصی از طبقات اختصاص داد. همچنین ممکن است کلایمرهایی را دیده باشید که در لابی آویزان هستند و درها کاملاً باز هستند. این استراتژی پارکینگ است که در آن کلایمرهای بیکار به طبقه ای که معمولاً درخواست می شود باز می گردند. به لطف پیشبینی ترافیک و پایش بیدرنگ، کلایمرها میتوانند بین استراتژیها برای انطباق با عجله صبحگاهی یا نزدیک به کار جابهجا شوند.
پیچیدگی محاسباتی
کودتایی که واقعاً برنامهریزی کلایمر را چند طبقه بالا برد، در دهه 1970 اتفاق افتاد، زمانی که رایانههای قابل برنامهریزی مجدد وارد صحنه شدند. اگر کسی استراتژی مسیریابی کلایمر جدیدی داشت، دیگر نیازی به فروش یک مغول در این ایده نداشت و منتظر بالا رفتن ساختمان بود. در عوض، آنها می توانند ایده های خود را در شبیه سازی های نرم افزاری آزمایش و تنظیم کنند.
«آیا به کسی که طولانیترین مدت منتظرش بوده است کمک میکند؟ یا همیشه به نزدیکترین تماس بروید؟»
مجموعه ای از الگوریتم های جدید به شفت ها ضربه زدند. یکی از استراتژیها که امروزه همچنان محبوب است، «تخمین زمان کنترل ورود» نامیده میشود. اساساً، رایانه همه اتومبیلهایی را که به سمت تماس حرکت میکنند در نظر میگیرد و ماشینی را که فکر میکند سریعترین تماس را به آنجا میرساند اختصاص میدهد. یکی دیگر از موارد مورد علاقه این بود که همیشه فوری ترین تماس را به خودرویی که پیش بینی می شد برای ایجاد بهترین نتیجه برای آن مسافر ارائه شود: به حداقل رساندن زمان سفر، استفاده از کمترین انرژی، یا هر چیز دیگری که طراحان در اولویت قرار می دادند. نقطه اوج کنترل کامپیوتری ارسال مقصد است که در صورت بازدید از آسمانخراشهایی که از دهه 1990 ساخته یا مدرن شدهاند، میتوانید آن را تجربه کنید. در این ساختمانها، بهجای فشار دادن ساده به بالا یا پایین، وارد طبقهای که میخواهید بروید، به شما میگوید کدام کلایمر میآید تا شما را به آنجا برساند.
علم کلایمر
برای این سیستم اعزام مقصد، طبقه خود را روی صفحه کلید خارج از بانک کلایمر وارد کنید و شما را به سریع ترین کلایمر هدایت می کند.
جاشوا ولف
از آنجایی که آنها دقیقا می دانند که شما به کجا می روید، این سیستم ها به کارایی کامل نزدیک تر می شوند. افرادی که به یک طبقه می روند دور هم جمع شده اند و هر کلایمر را به یک قطار سریع السیر تبدیل می کند. به این ترتیب، ممکن است مجبور شوید مدت بیشتری برای کلایمر منتظر بمانید، بنابراین سیستم های اعزام مقصد اغلب اولویت های خود را بسته به زمان روز تغییر می دهند. در هنگام شلوغی صبحگاهی، زمانی که ظرفیت خالص کلیدی است، انتظار بیشتری خواهید داشت تا سیستم بتواند زمان کلی سفر را کاهش دهد. بعدازظهرها که افراد کمتری به طور همزمان سوار می شوند، می توانند زودتر شما را جمع آوری کنند تا رنج روحی ناشی از انتظار کاهش یابد.
با تمام این گزینههای استراتژی، مهندسان با مشکل جدیدی در انتخاب بهترین الگوریتم روبرو هستند. یکی از موفق ترین رویکردها این بوده است که به کامپیوتر اجازه تصمیم گیری را بدهیم. با استفاده از تکنیکهای یادگیری ماشین، مهندسان میتوانند تعیین کنند که موفقیت چگونه به نظر میرسد، سپس به کنترلکننده کلایمر اجازه میدهند خودش در شبیهسازی آزمایش کند. در هر لحظه، سیستم وضعیت هر کلایمر شبیه سازی شده و پارامترهای هر درخواست برجسته را بررسی می کند، تصمیم می گیرد چه کاری انجام دهد و نتایج را اندازه گیری می کند. نرم افزار در نهایت یک خط مشی برای هر ترکیبی از عوامل یاد می گیرد. با این سیاستهای پیچیدهتر، حتی افرادی که نرمافزار را ساختهاند، اغلب نمیدانند چرا این نرمافزار همان کاری را که انجام میدهد انجام میدهد.